سرمایهگذاری یک شرکت معتبر روی یک استارتاپ در حوزه زنجیره ارزشش، از بهترین مدلهای سرمایهگذاری است. چرا که منابع فعلی شرکت و ظرفیتهایی که استارتاپ در آینده ایجاد میکند، باعث ایجاد زمینهای برای رشد هر دو نهاد میشود. غفلت نسبت به این رویکرد تعاملی در اکوسیستم کارآفرینی کشور، ما را بر آن داشت تا به طرح تجربیات این حوزه بپردازیم. تا کنون برخی نمونههای موفق خارجی و داخلی را بررسی کردهایم و این بار تصمیم داریم یک تجربیات یک شرکت تولیدی را با شما به اشتراک بگذاریم. برای این امر با امیر بنایی نژاد، مدیر اجرایی شرکت کن، هم صحبت شدهایم.
کن در چه حوزهای فعال است؟ چه پیشینهای دارد؟
"کن" 36 سال پیش توسط پدر بنده به همراه شریکشان آقای قرآنی تاسیس شد. این دو نفر به معنای واقعی کلمه دو کارآفرین هستند که بدون تجربه قبلی و بدون سرمایه بزرگ شروع به کار میکنند و با تکیه به بینش و علاقه و درایت خود و از همه مهمتر با پشتکار و تلاش شبانهروزی کارهای مختلفی را تجربه میکنند. جمع شدن تجربههای مختلف در کنار هم و جرقه امکان تولید هود در ایران مسیر زندگی این دو کارآفرین را برای همیشه تغییر میدهد. در آن زمان هود در ایران تولید نمیشد و طبیعتا امکان استفاده برای مردم به طور عمومی فراهم نبود. حتی شناخت مناسبی هم از آن وجود نداشت. تولید هود با روزی یکی دو عدد شروع میشود تا این که در حال حاضر روزانه بیش از ۲۰۰۰ عدد محصول مختلف تولید میکنیم. سبد محصولات کن در این مدت ۳۶ سال مدام بزرگتر و تکمیلتر شد و الان به غیر از هود، اجاق گاز، فر و سینک آشپزخانه هم تولید میکنیم.
چه ساختاری برای نوآوری دارید؟ از ظرفیتهایی مثل نوآوری باز استفاده کردهاید؟
به واسطه مشاوران خوبی چون دکتر کامران باقری که معرف نوآوری باز در ایران هستند و خیلی وقت است افتخار همکاری با ایشان را داریم، این موضوعات برای مجموعه مهم و دارای اولویت شده است. ما به نسبت بزرگی سازمانمان، تیم مهندسی کوچکی داریم و تلاش کردهایم با ارتباط گرفتن با افراد متخصص، به روشهای مختلف مشکلاتمان را حل کنیم و راهحلهای برون سازمانی را به داخل شرکت بیاوریم. بعضی از این ایدهها باعث شده که محصولات داخلی جدیدی برای کن تولید کنیم و در برخی از موارد حتی شرکت جدیدی را تاسیس کردیم تا محصول دیگری را تولید کنیم. با سایر روشهای برونسپاری جمعی (Crowd Sourcing) و شبکه خدمات نوآوری بومرنگ هم کار کردهایم ولی تاکنون نتیجه عملیاتی دلخواه را برایمان نداشتهاند که احتمالا تعریف مسئله ما ایراد داشته است ولی میخواهیم دوباره این راهها را تجربه کنیم و قطعا دفعه بعدی نتیجه بهتری خواهند داشت.
چه شد که تصمیم گرفتید روی یک استارتاپ سرمایهگذاری کنید؟ و چرا استارتاپ هوم؟
با توجه به اینکه در بازار محصولات داخلی برند شناخته شدهای هستیم و سهم بازار خوبی داریم، تصمیم گرفتیم با توجه به ماموریت سازمان، در حوزههای جدید و نوپا هم وارد شویم. چرا که هم مدل کسبوکارها تغییر کرده است و هم ما میتوانیم با توجه به تجربه خوبی که در تولید داریم، تاثیر بیشتری داشته باشیم. به همین دلیل دنبال ایدههای جدیدی گشته و میگردیم که نقاط ضعف و قوت یکدیگر را پوشش دهیم تا بتوانیم ارزش افزوده بیشتری ایجاد کنیم.
تیم کن تیم بزرگی است و این بزرگی باعث شده است کمی لخت باشیم و توانایی شناخت سریع فرصتها را به خوبی استارتاپها نداشته باشیم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتیم از یک تیم استارتاپی چابک در کنار خودمان بهره ببریم و در عین حال کنارش باشیم و در تولید، مهندسی، زنجیره تامین و فروش کمکش کنیم. با توجه به این که توانمندی اصلی خودمان را تولید میدانیم (اگرچه تجربه فروش، تامین و بقیه موارد زنجیره ارزش را هم داریم، ولی چون فراهم کردن امکانات تولید بسیار سرمایهبر است) به همین خاطر به دنبال استارتاپهایی که قسمت اصلی نیاز آنها "تولید" باشد، گشتیم.
در نهایت شرکت در یک رویداد که در شتابدهنده دیموند و در مورد اینترنت اشیا بود، باعث شد آشنایی ما با استارتاپ هوم اتفاق بیافتد. در این رویداد دو استارتاپ از شتابدهنده هاردتک هم حضور داشتند که هوم یکی از آنها بود. در این مراسم یک دوستی خوبی شکل گرفت. رفتوآمدهایی رخ داد که در نهایت منجر به سرمایهگذاری شد که خیلی از این اتفاق خرسندیم.
در تعامل با استارتاپها چه چالشهایی داشتید؟
چالشها که زیاد است ولی شاید یکی از اصلیترین چالشها این باشد که استارتاپها نیاز به صبر دارند و سرمایهگذار چیزی که کم دارد، صبر است. سهامداران ما و کارآفرینان با سابقه معمولاً با نگاه زودبازده استارتاپها را ارزیابی میکنند و این نگاه معمولاً توجیه سودآوری آنها را زیر سوال میبرد. ما در تلاش هستیم تا سهامداران را با نگاه جدیدی آشنا کنیم که اولویت اول را سودآوری در نظر نگیرند و تصویری از میزان تاثیر گذاری استارتاپها در زمینههای غیراقتصادی هم مد نظرشان باشد. اولویت ما ساخت آیندهایست که در آن کن نقش کلیدی داشته باشد.
چالش دیگر حضور تیم استارتاپی در محل شرکت است. در واقع تفاوت فرهنگ سازمانی ما و تیم استارتاپی ایجاد چالش میکند. منظور از تفاوت فرهنگی یعنی تفاوت سنی، تفاوت در پوشش، علایق، حتی زمان رفتوآمد، که تلاش شد هر دو طرف را در این مسائل توجیه کنیم. البته انصافاً هر دو طرف همدیگر را در این مسائل درک کردند و کنار آمدند. اتفاق خوب در مورد هوم این بود که ما تیم را از یک شتابدهنده گرفته بودیم و این به معنای آن بود که خیلی بهتر از یک تیم استارتاپی خام بودند. بسیاری از مواردی که در ابتدای سرمایهگذاری یا صحبت روی یک تیم نوپای استارتاپی وجود دارد، در این مرحله حل شده بود. به عنوان مثال تیم سرمایهگذار از استارتاپ صورت مالی، بیزینس پلن و ... میخواهد که اصولا استارتاپ خیلی دغدغه آن را ندارد و به سراغ تهیه آن نمیرود، ولی حضور در شتابدهنده، تیمها را به سمت تهیه این موارد برده بود و تعامل ما را تسهیل کرد.
یک چالش مهم هم بحث ارزشگذاری است که پروسه توافق و سرمایهگذاری را سخت میکند. این مسئله دو طرفه است، از این نظر که تیم استارتاپ ارزش ایده خودش را خیلی بالا میداند و تیم سرمایهگذار شرکتی هم ارزش بالایی برای تجربه و امکاناتی که قرار است در خدمت تیم استارتاپی قرار دهد، قائل است.
نکات مثبت این تعامل چه بوده است؟
یکی انتقال فرهنگ کاری آنها است. مثلا سیستم ما کار مازاد تا دیر وقت را ارزش نمیداند و کارمندان برای این موضوع تشویق نمیشوند ولی سیستم کار استارتاپ این است که چون کار مال خودت هست، تا 12 شب هم ارزش دارد که برای آن تلاش کنی و امیدواریم این فرهنگ «کار را مال خود دانستن» به کارمندان سازمان ما هم منتقل شود.
مورد بعدی که امید داریم برای ما سودآور باشد، این است که شاید محصولاتی فرعی تولید شده دیگری که از فعالیت و کار تیم استارتاپی به وجود میآید، برای ما مفید باشد. به هر حال اینترنت اشیا آینده محصولات خانگی است و امید داریم بتوانیم از علم بچهها در این مورد استفاده کنیم و به عبارتی سر ریز علم آنها برای محصولات ما تمایز ایجاد کند.
آیا به شرکت بزرگ دیگر پیشنهاد سرمایهگذاری در این زمینه را میدهید؟
واقعاً برای پیشنهاد دادن زود است، چون تجربهی ما هنوز کامل نشده است. با شناختی که دارم میتوانم این پیشنهاد را بدهم که اگر به عنوان سرمایهگذاری و کسب سود کوتاه مدت میخواهند در این زمینه ورود کنند، از این کار اجتناب کنند. اما اگر به موضوع به عنوان یک سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت فکر میکنند، جواب بله است. البته باید دقت کرد که یکی از دلایل سرمایهگذاری ما بحث علاقه است. ما عاشق ساختن هستیم... تا الان ساختن از نوع لوازم خانگی بوده ولی شاید از این به بعد از نوع ساختن تیم و آینده باشد. این موضوع است که به ما اشتیاق میدهد که در این زمینه فعالیت کنیم. ما از این که میتوانیم بستری را در اختیار افرادی قرار دهیم که بتوانند رشد کنند، خیلی خوشحالیم. این که داشتههای ما به چند نفر کمک کند تا با همدیگر چیزی را بسازیم که ما به تنهایی نمیتوانستیم و آنها به تنهایی نمیتوانستند، روحیه بخش است.
گام بعدی شما در تعامل با هوم چیست؟ آیا برنامهای مبنی بر سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای دیگر دارید؟
تصمیمگیری برای این موضوع تنها با ما نیست و خود بچهها باید در تصمیمگیری در این باره شرکت کنند. ولی مرحله بعد را اینگونه ترسیم کردهایم که با یک سرمایهگذار خارجی که آوردهاش نه فقط سرمایه بلکه شبکه فروش جهانیاش باشد، وارد تعامل شویم. به عبارت دیگر فاز اول چالش بچهها، تولید و راهاندازی کسبوکار است و فاز بعدی فروش؛ چون واقعا نگاه ما برای فروش ایران نیست. البته هدف اول ما فروش در ایران است، ولی فروش داخلی اصلا برای ما قانعکننده نیست. ما اعتقاد داریم که محصولات ما در دنیا میتواند فروش خوبی داشته باشد، لذا دوست داریم سرمایهگذاری که ارزش پیشنهادی او به ما شبکه فروشش باشد، با ما مشارکت کند.
دیدگاه کاربران
هنوز نظری برای این پست ثبت نشده